loading...
HSEQ
ایمنی بهداشت و محیط زیست

fayeg jabbari بازدید : 66 پنجشنبه 18 اسفند 1390 نظرات (0)

براي كنترل هر خطر اوّل بايد تلاش شود كه به ترتيبي خطر از بين برده شده يا حذف گردد و معمولا با خطر ديگري جايگزين مي‌گردد. اين كار با تغيير تكنولوژي و فرآيند يا تعويض و جايگزيني مواد عملي مي‌گردد. طبيعي است وقتي فرآيندي تغيير يافت و خطر مورد بحث از بين رفت در فرآيند جديد هم خطر يا خطراتي وجود خواهد داشت كه بايد همواره سعي شود تا انتخاب فرآيند جديد به صورتي باشد كه خطرات جديد از نظر ميزان ريسك در منطقه پايين خط سطح ريسك پذيري مشخص شده در ماتريس ريسك قرار داشته باشند و ديگر نيازي به كنترل مجدد نباشد. به عنوان مثال مي‌توان به تغيير رنگ‌هاي اتومبيل از سيستم حلاّلي مرسوم به سيستم آبي جديد اشاره نمود كه در آن پايه يا  base  رنگ‌ها از حلال‌هاي آلي به آب تبديل شده و بدين ترتيب خطر حلال‌ها (خطرات تهديد كننده سلامتي) از بين رفته و سيستم جديد ديگر خطري از اين بابت ندارد.

2) محدود سازي خطر (Hazard Limitation)

وقتي امكان از بين بردن و حذف خطر وجود نداشته باشد بايد سعي نمود كه به نوعي خطر محدود گردد. محدود سازي مي‌تواند هم از نظر مكاني (جغرافيايي) و هم از نظر زماني و هم از نظر گروه افراديكه درمعرض خطر قرار دارند عملي گردد. مثلا عدم صدور مجوز صنعتي براي اطراف شهر‌ها و ايجاد شهرك‌هاي صنعتي در كشور نمونه اي از محدود سازي كليه خطرات صنايع به يك منطقه بنام شهرك صنعتي مي‌باشد. ممنوع ساختن ورودافراد متفرقه به داخل انبار مواد شيميايي (فقط انبار دار حق رفتن به داخل انبار دارد) نيز نوعي محدود سازي مي‌باشد و بالاخره اجراي عمليات تعمير و نگهداري در شيفت روز (طبق برنامه نگهداري) نوعي محدودسازي زماني است.

3) استفاده از طرح‌ها و دستگاههاي ايمني (Use of safety devices)

دستگاه هاي ايمني همانطور كه از نام آن‌ها پيداست دستگاه هايي هستند كه ايمني سيستم را فراهم مي‌نمايند و داراي انواع متعددي مي‌باشند كه به عنوان نمونه به چند نوع زير اشاره مي‌شود :

 3ـ1) دستگاه هايي كه به خاطر سيستم، از بين مي‌روند (Fail-safe devices : FSD)

اين دستگاه ها به هنگام خطر از كار مي‌افتند يا به عبارت دقيق تر متوقف مي‌شوند و سيستم را در حالت ايمن نگهداري مي‌كنند. به عنوان نمونه مي‌توان به فيوز برق در ورودي ساختمان يا دستگاه اشاره كرد كه به محض بروز اشكال در سيستم برق رساني (خطر مدار كوتاه يا كشيده شدن بار زيادتر از حد) مي‌سوزد و باعث نجات سيستم يا دستگاه مي‌شود. وقتي فيوز  عمل كرد برق ساختمان يا دستگاه به كلي قطع و كار دستگاه متوقف مي‌شود. به همين دليل فيوز و امثال آنرا دستگاه هاي FSD از نوع  انفعالي (Passive) مي‌نامند. بعضي از اين نوع دستگاه ها هستند كه پس از عملكرد، كار سيستم يا دستگاه را در حداقل سطح ايمن، حفظ مي‌كنند و باعث متوقف شدن كامل كار سيستم نمي‌گردند. آن‌ها را دستگاه هاي FSD  از نوع عملياتي (Operational)  مي‌نامند.

 3ـ2) قفل‌هاي ايمني (Safety Locks)

قفل‌هاي ايمني بر سه نوع مي‌باشند :

 الف) قفل‌هاي دروني (Lock-ins) قفل‌هايي كه خطر را در داخل به صورت محبوس نگه مي‌دارند و اجازه نمي‌دهند كه در معرض باشند. مثل قرار دادن سموم در يك هود يا قفسه مخصوص و قفل كردن درب آن. بدين ترتيب هيچكس بجز در مواقع ضروري و افراد با تجربه نمي‌تواند دسترسي به سموم داشته باشد و خطر سموم در داخل قفسه به صورت قفل شده مي‌ماند. قفل پست‌ها و تابلوهاي برق نيز از اين نوع مي‌باشند.

ب) قفل‌هاي بيروني (Lock-outs) قفل‌هايي كه بر عكس نوع اول خطر را در بيرون نگه داشته و اجازه ورود نمي‌دهند. بستن در‌ها و پنجره ها و كلّيه روزنه ها به هنگام آلودگي هوا يا نشت گاز در محوطه صنعتي نوعي Lock-out  مي‌باشد كه خطر آلاينده ها را در بيرون نگه داشته و از ورود آن‌ها به داخل سالن و منزل جلوگيري مي‌نمايد. كليد‌هاي برق ضدانفجار نوعي از اين قفل‌ها به حساب مي‌آيند كه در محيط‌هاي داراي گازهاي قابل اشتعال و انفجار نصب مي‌گردند.

ج) قفل‌هاي خودكار (Inter-locks)قفل‌هايي كه بطور خودكار و با بروز يك خطر، جريان بالا دستي يا كار سيستم را در بالا دست متوقف مي‌سازند تا خطري بوجود نيايد. مثلا در ديگ‌هاي بخار اين نوع قفل با كم شدن جريان آب ورودي به ديگ كه خطر انفجار را در پي دارد بطور خودكار شير فلكه گاز ورودي به مشعل را مي‌بندد و از بالا رفتن بيش از حد درجه حرارت در داخل ديگ جلوگيري مي‌نمايد. در ماشين‌هاي تراشكاري به محض باز كردن حفاظ شفاف روي قطعه كار قفل مزبور عمل كرده و برق موتور ماشين تراشكاري را قطع مي‌نمايد تا هيچ بخشي از قسمت‌هاي گردان در دسترس تراش كار نباشد.

3ـ3) دستگاه هاي تن به ضرر كم دادن (Minor Loss acceptance)

اين دستگاه ها باعث مي‌شوند كه با وارد شدن يك ضرر و زيان كم از ضرر و زيان‌هاي بزرگتر جلوگيري شود. مثلا صفحاتي بنام Rupture disk كه در مخازن يا ظروف تحت فشار نصب مي‌شوند و به محض بالا رفتن فشار داخل مخزن از حد مجاز تركيده و فشار را در مسير خاصي آزاد مي‌سازند و بدين ترتيب از انفجار مخزن تحت فشار جلوگيري مي‌نمايند.

 3ـ4) مانيتور‌ها (Monitors)

با اينكه بسياري از مانيتور‌ها براي نشاندادن وضعيت يك فرآيند، طراحي و نصب مي‌شوند و در جهت بهبود كيفي كار و محصول آگاهي‌هاي لازم را در اختيار انسان قرار مي‌دهند ولي تعداد زيادي از آن‌ها هم شرايط و موقعيت‌هاي پيش آمده خطرناك را به انسان نشان مي‌دهند تا با اقدامات لازم از وقوع حادثه پيشگيري نمايد. به عنوان مثال كيلومتر شمار اتومبيل در سرعت‌هاي پايين يك مانيتور به منظور اهداف تكنيكي است تا راننده با ديدن سرعت ماشين و موتور به موقع دنده عوض كرده و استفاده بهينه از موتور داشته باشد. ولي همين مانيتور در سرعت‌هاي بالاتر از80 كيلومتر در ساعت به عنوان يك دستگاه ايمني عمل مي‌كند و به راننده پيش آمدن حالت خطرناك را نشان مي‌دهد و هيچگونه كار تكنيكي را دنبال نمي‌نمايد.

 3ـ5) دستگاه هاي هشدار دهنده (Warning devices)

از آنجاييكه انسان به دلايل مختلفي نظير فراموشكاري، خواب آلودگي و بي توجهي در بسياري از مواقع به مانيتور‌ها توجه نكرده و حالات خطرناك پيش آمده را متوجه نمي‌شود هميشه در كنار مانيتور‌ها دستگاه هاي هشدار دهنده ضرورتا نصب مي‌شوند تا توجه انسان را به حالات و موقعيت‌هاي خطرناك پيش آمده كه توسط مانيتور‌ها نشان داده مي‌شوند جلب نمايد. مثلا در صنايع شيميايي به محض بالا رفتن مقدار گاز‌هاي خطرناك در داخل دستگاه ها يا در محيط كار و رسيدن عقربه مانيتور به نزديك حالات خطرناك هشدار دهنده هاي صوتي (آلارم) عمل كرده و توجه انسان‌ها را جلب مي‌نمايد. هشدار دهنده هاي بينايي به صورت روشن شدن لامپ يا چشمك زدن لامپ عمل مي‌كنند.

4) استفاده از طرح‌هاي فرار و بقاء (Escape & survival)

سه مرحله فوق الذكر در برنامه كنترل خطر مخصوص جلوگيري از تبديل شدن خطر به حادثه بودند و اصطلاحا اعمال كنترلي قبل از وقوع (Pre - event) ناميده مي‌شوند. حالا به سه مرحله ديگر برنامه كنترل خطر پرداخته مي‌شود كه به منظور كاهش پي آمدهاي تبديل شدن خطر به حادثه مي‌باشند و اصطلاحا بنام اعمال كنترلي بعد از وقوع (Post - event) خوانده مي‌شوند. هدف در اين مراحل كاهش تا حد امكان پي آمدهــاي حـوادث مي‌باشــد كــه در چهـار بخــش صدمـــات جزئــي (Minor injuries)، صدمــات ناتـوان كننـده  (Disabling injuries) ، بيماري‌هاي ناشي از كار (Work-related diseases)وخسارات مالي خلاصه شده اند.

طرح‌هاي فرار و بقاء به آن منظور طراحي، ساخته و نصب مي‌شوند كه انسان بتواند به محض وقوع حادثه خود و دارايي‌هاي خود نظير مواد و تجهيزات را از مهلكه دور كرده و نجات دهد. بهترين مثال براي اين گونه طرح‌ها راه هاي فرار اضطراري (Exit) بخصوص در مواقع آتش سوزي است. هدف از ايجاد راه هاي فرار اضطراري به عنوان يك طرح فرار وبقاء نشان مي‌دهد كه وجود هر راه اضافي در يك محيط كار يا ساختمان نمي‌تواند راه فرار اضطراري تلقي شود. اينگونه راه ها بايد علاوه بر مقاوم بودن در برابر حريق عاري از دود و گاز‌هاي ناشي از حريق بوده و حرارت هواي داخل آن‌ها قابل تحمل براي انسان باشد تا بتواند از طريق آن‌ها خود را به سلامت از مهلكه دور كرده و به يك جاي امن برساند. از اين نوع طرح‌ها براي خارج ساختن مواد شيميايي از مهلكه وجود دارد كه نمونه بارز آن‌ها در مخازن مواد نفتي با سقف شناور نصب مي‌شود.

5) سيستم‌ها و دستگاه هاي امداد (Rescue)

سيستم و دستگاه هايي هستند كه به منظور امداد رساني به شخص گير افتاده در حادثه و بعضا به منظور نجات مواد و دستگاه ها طراحي و نصب مي‌شوند. مثلا امروزه سقف اتومبيل‌ها را به صورت يكپارچه با روزنه اي در قسمت بالاي سر راننده طراحي مي‌كنند. اين روزنه داراي ابعادي در حدود 65 سانتي متر بوده و تقريبا مربعي شكل است و دريچه اي به كمك ضربه يا پيچ آنرا در محل سقف اتومبيل مي‌بندد. به هنگام وقوع حادثه مخصوصا مواقعي كه حادثه در خارج از شهر‌ها و جاده هاي دور افتاده باشد پيدا كردن گاز استيلن و دستگاه برش سقف بسيار مشكل و نياز به زمان زياد دارد. زماني كه براي راننده مجروح و در حال خونريزي بسيار اهميت دارد. با خارج ساختن دريچه مزبور، كه به آساني امكانپذير است، راننده به موقع از خدمات امداد رساني بهره مند مي‌گردد.

6) جداسازي (Isolation)

آخرين مرحله در برنامه كنترل خطرات، جدا سازي مي‌باشد. يعني وقتي نتوانستيم در مورد يك خطر از مراحل قبلي كنترل استفاده كنيم يا اينكه استفاده از مراحل قبلي در حد لزوم كفايت نكرد بايد به مرحله جداسازي پرداخته شود. اين مرحله مخصوصا در مورد آندسته از خطراتي كه با توجه به قوانين و مقررات، اصلا خطر تلقي نمي‌شوند مانند وجود بعضي آلاينده هاي شيميايي در هواي محيط كار به ميزان كمتر از حد مجاز كه قانونا به صورت مشكل مطرح نمي‌گردد ولي در دراز مدت باعث بيماري‌هايي چون سردرد‌هاي مزمن و ناراحتي‌هاي عصبي و . . . مي‌گردد بسيار مفيد و كاربردي است.

جداسازي يعني جدا كردن فيزيكي يا ايجاد مانع بين فرد و خطر يا بين دستگاه و خطر كه از قرار گرفتن فرد يا دستگاه در معرض خطر جلوگيري مي‌نمايد. در انبار‌هاي مواد شيميايي اگر وسعت كافي موجود باشد بين مواد شيميايي مختلف مخصوصا بين مواد ناسازگار (Incompatible chemicals) بايد فاصله كافي (طبق استاندارد‌هاي موجود) در نظر گرفته شود كه نقش جداسازي را ايفا مي‌نمايد. وقتي وسعت انبار كافي نباشد مواد را نزديك بهم انبار مي‌كنند ولي بين آن‌ها ديواري به ارتفاع حداقل 5/1 متر بالاتر از سطح مواد انبار شده ايجاد مي‌نمايند تا به عنوان جدا كننده عمل نمايد (2). اين نوع جداسازي فيزيكي مخصوصا در طراحي كارخانه هاي صنعتي بسيار مورد توجه قرار دارد.

لوازم يا وسايل حفاظت فردي (Personal protective equipment = PPE) مهمترين نمونه از سيستم‌هاي جداسازي است وقتي امكان پيشگيري از نشت گاز در مواقع عادي يا اضطراري وجود نداشت يا به درجات پايين وجود داشت ماسك‌هاي تنفس در اختيار قرار مي‌دهيم تا افراد با پوشيدن آنها سيستم تنفسي و حتي در مواقع خاص پوست خود را از آلاينده ها حفاظت نمايند يا جداسازي كنند و بتوانند به سلامت از محيط آلوده خارج شده و خود را ايمن نگه دارند. لازم به يادآوري است كه نقش اصلي لوازم حفاظت فردي همين جداسازي است و بايد به هنگام وقوع حالت نامناسب و جهت دور شدن از محيط آلوده يا جدا بودن از خطر مورد استفاده قرار گيرند.

نظرات

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    آیا ایمنی شرط اول زندگی است .
    آمار سایت
  • کل مطالب : 8
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 3
  • آی پی دیروز : 17
  • بازدید امروز : 6
  • باردید دیروز : 9
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 15
  • بازدید ماه : 17
  • بازدید سال : 43
  • بازدید کلی : 2,020